جدول جو
جدول جو

معنی قال قاچی - جستجوی لغت در جدول جو

قال قاچی
دهی از دهستان انزل بخش حومه شهرستان ارومیه، در 67هزارگزی شمال خاوری ارومیه و 14هزارگزی شمال خاوری شوسۀ شاهپور به ارومیه، کوهستانی و در کنار دریاچه و معتدل مالاریائی است، 520 تن سکنه دارد، آب آن از چشمه و قنات و محصولش غلات، چغندر، توتون، بادام و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جوراب بافی است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قاچ قاچ
تصویر قاچ قاچ
پاره پاره، چاک چاک، تکه تکه، ریش ریش، ریز ریز، تار تار، لخت لخت، شرحه شرحه
فرهنگ فارسی عمید
کلاه دوز، رجوع به قالپاق شود
لغت نامه دهخدا
ارباً ارباً، قطعه قطعه، ترک ترک
لغت نامه دهخدا
اسم طایفه ای از ایلات کرد ایران است که در قشلاق شیخ حیدر، کلدسور دلیور و دباغ، و ییلاق کوههای اطراف کردستان سکنی دارند و شعبه ای از ایل گلباغی هستند، (جغرافیای سیاسی کیهان ص 59)
لغت نامه دهخدا
گفتگوی بسیار، منازعه در گفتگو، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قالتاقچی
تصویر قالتاقچی
ترکی زینگر کسی که زین ها را تعمیر کند سراج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قالپاقچی
تصویر قالپاقچی
کلاه دوز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاچ قاچ
تصویر قاچ قاچ
ترک ترک، قطعه قطعه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قال قال
تصویر قال قال
گفتگوی بسیار، منازعه در گفتگو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاچ قاچ
تصویر قاچ قاچ
قطعه قطعه، ترک ترک
فرهنگ فارسی معین